حال بر کان نجابت ........ نگراید به ضرر
مرکب تیز شباب ، شیهه ی مستانه به سر
حال خوش دار دلارا ..... به کژی رَه نبود
رَهِ انسانم و انسان ...... به دو عالم بر تر
دوش دیدم ز کسی .... نفرت مال اندوزی
همه بر دار و ندار ، مُلک و قراء ،ثروت زر
قالب تن چو تهی ... رخت حکیمانه تو را
تار و روشن چه تفاوت ... کفن استر و خر
یاد کن مسخ نگاه همگان را ، که تو چون
به سراپرده چو بوزینه بر آیی........ ابتر
رخت بیجای که بدوزی همه عمرت به خطا
به عیان بر تو بدوزند ...... کفن سیرهِ ی تَر
نیای گودرزی
اشعار ...برچسب : نویسنده : karamnya230o بازدید : 168