✳گلبانگ
✳
راوی از دار منافات بر آوای کلام
به چند از روا نوش و نوشین حرام
✳
که قمصر برو خوش به مهمانی ات
چو نوشین گلاب اش ز پرپر دوام
✳
ز دیگ گلاب ، غنچه پرپر به تش
که تقطیر پرپر خوش اندر سلام
✳
زرین خوشه بر تاک آید به فصل
برَندش به خمخانه، گندیده خام
✳
نکوهیده باد مست نوشین شراب
ز دوشین گلاب، حاصل آید مرام
✳
به کف جام باده بود عار و عیب
چو مآمورُ معذور تَجاسُر به دام
✳
بگفتم به تَعریض، هُش دار هُش
که پیشین بر اندیشه باید مدام
✳
به تاک خوشه آید طلایی به سر
چرا غنچه پرپر ، به مسخ عوام
✳
گلاب و مِی از دیگ تقطیر، چون
روا نوش گلاب و بلا نوش جام
✳
به سر شاخ منبر ، همه قیل قال
سلام و سَلَم ، در نمودی به دام
✳
به هر ژنده پوشی ، روا بندگی
نه بر خوی تالی ، به تقدیر رام
✳
تو ای ، شیخ مغرورِ آشفته خو
درودم به مستان و بدرود تمام
✳
به سرگین و پرپر بنازی ، عجب
شراب و خُم و جام نکوهیده نام
✳
شنو پند از سربداران ، چو دِی
که گلبانگ ، بر خیمه دارد پیام
✳
ز من روی گردان که بدرود باد
حضورم درود ، شیخِ دارالسلام
✳
یاسوج _ یکم آذرماه یکهزار و سیصد و نود و نه
✳
نیای گودرزی ( #محمد_کرم_نیا )
برچسب : نویسنده : karamnya230o بازدید : 128